موسی اکرمی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نیازی که سبب شد فلسفه علم به عنوان شاخهای از علوم انسانی در دانشگاههای علوم محض و مهندسی شکل بگیرد، گفت: اگر فلسفه علم را به معنای گسترده آن «علمشناسی» یعنی کوششی فکری برای شناخت چیستی و ویژگیها و نقش علم و نسبتش با دیگر حوزههای معرفتی بدانیم، تاریخ آن را میتوانیم به افلاطون و ارسطو برگردانیم و نشانهها و نمونههای درخوری را نیز در آثار فیلسوفان غربی و همچنین آثار فیلسوفان مسلمان بیابیم. اما فلسفه علم به معنای دقیقتر از میانههای سده نوزدهم تا نخستین سالهای سده بیستم شکل گرفت و اینک مانند شاخهای از فلسفه یا یک فلسفه خاص به رشتهای بسیار توانمند تبدیل شده است.
در گفتگو با مهر طرح شد؛
تعامل نامناسب علمورزان و فلسفهورزان علم/ چگونگی ورود فلسفه علم به ایران
مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه تعامل فلسفه علم با حوزههای علمی سبب میشود هریک از این عرصهها چیستی، تواناییها و ناتوانیهای خود و طرف مقابل را بهتر دریابد، گفت: اما مساله این است که هنوز تعامل درخوری میان علمورزان و فلسفهورزان علم پدید نیامده است.
وی افزود: گروههای آموزشی فلسفه مرکز اصلی شکلگیری و تدریس فلسفه علم در نهادهای جدید دانشگاهی بودهاند، اما آرام آرام توجه برجستهترین فیزیکدانان، ریاضیدانان، زیستشناسان و دانشمندان سایر حوزهها نیز به این رشته جلب شد.
این نویسنده و مترجم آشنایی با حوزههای علمی را از ملزمات پرداختن به فلسفه علم دانست و گفت: بیگمان هیچ فلسفه خواندهای که آشنایی با یک یا چند علم نداشته باشد نمیتواند به فلسفه علم بپردازد. از این رو طبیعی است که فلسفه علم از یک سو در گروههای آموزشی فلسفیای رشد کند که فلسفهپژوهان آنها دغدغه علمی و تأملات فلسفی در چیستی و توانایی علم داشته باشند و علمورزان آنها نیز از چنان دغدغهای برخوردار باشند. هر چه علم پیشرفت بیشتری داشته باشد این امر ضرورت بیشتری مییابد و رویآوری به فلسفه علم فزونی مییابد.
شکلگیری کرسی فلسفه علم در دانشگاههای معتبر غرب
وی با اشاره به شکلگیری کرسی فلسفه علم در دانشگاههای معتبر غرب، گفت: دانشگاههای معتبر کشورهای غربی در سده بیستم گروههای آموزشی خوبی در زمینههای علم و مهندسی داشتهاند. برای مثال دانشگاههای فنی-مهندسی استنفورد، پرینستون، هاروارد و کالیفرنیا-برکلی در حوزه علم نیز دانشگاههای خوبی بودهاند. ای بسا دانشمندان بزرگ برخوردار از دغدغههای فلسفی در این دانشگاهها بالیده و فضا و سنت پرباری از تأملات علمشناسانه را پدید آوردهاند و دغدغههای خود را به گروههای فنی-مهندسی نیز سرایت دادهاند. این امر نشاندهنده ضرورت تأمل درباره چیستی، روششناسی و توانایی علم برای تبیین رویدادهای ذیربط و کاربست آنها در فناوری و ایجاد تغییرهای دلخواه در طبیعت، جامعه، تن و روان انسان است.
این مدرس فلسفه علم بر مساعد شدن زمینه برای سامان دادن به فسلفههای خاص در ایران تاکید کرد و گفت: با وجودی که استادان و دانشجویان رشتههای فنی و علمی کشور ما بیشترین نقش را در شعلهور ساختن فلسفه علم داشتهاند، اما فلسفه علم همواره یک فلسفه خاص قلمداد میشود و شایسته است که با پدید آمدن دگرگونیهایی در برنامه رشته فلسفه، زمینه برای ایفای نقش راستین این رشته در پوشش دادن فلسفههای خاص، و از آن میان فلسفه علم پدید آید.
اکرمی با بیان اینکه فلسفه علم برای نخستین بار در دانشگاه صنعتی شریف، در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد شد، گفت: این رشته سپس در دانشکده الهیات و فلسفه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تأسیس شد و در واقع این دانشکده پیشتاز تأسیس دوره دکتری فلسفه علم است. اکنون در کنار دو دانشگاه صنعتی شریف و امیرکبیر سه دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات تهران)، تربیت مدرس، اصفهان و همچنین پژوهشگاه علوم انسانی این رشته را به عنوان شاخهای فلسفی در چارچوب علوم انسانی راهاندازی کردهاند. مقطع دکتری مطالعات علم هم در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه به صورت یک رشته فلسفی راهاندازی شده است. اکنون در ایران گروههای فلسفه در تولیت فلسفه علم پیشتازند هرچند بیگمان، یاریرسانی دانشمندان و مهندسان فرهیخته در دانشکدههای فنی-مهندسی و علوم نقش بزرگی در بالیدن فلسفه علم در کشور ما خواهد داشت.
فلسفه علم الگویی برای سایر فلسفههای خاص
وی فلسفه علم را الگویی برای سایر فلسفههای خاص دانست و گفت: فلسفه علم به عنوان پیشرو فلسفههای خاص به یک الگو تبدیل شده است به گونهای که همه فلسفههای خاص در مباحث و مسائل، رویکرد و روش، گسترههای پژوهش، نسبت رشته مربوط با رشتههای دیگر و همچنین با نهادهایی چون اجتماع، سیاست، فرهنگ و اقتصاد از فلسفه علم آموختهاند و میآموزند و البته به نسبت پیشرفت خود بر فلسفه علم تأثیر میگذارند.
وی بر تاثیر فلسفه علم بر پویایی علوم مختلف تاکید کرد و بیان داشت: نمیتوان این تاثیر را انکار کرد. فلسفه علم عهدهدار بررسی و شناخت مسائل و مباحث مربوط به علم است، بنابراین نمیتوان در حوزههایی مانند جهتگیریهای پژوهشی، روششناسیها، موضوعگزینیها و اعتمادپذیریهای دستاوردهای پژوهشی از دستاوردهای فلسفه علم بینیاز بود. اما متاسفانه مسأله این است که هنوز تعامل درخوری میان علمورزان و فلسفهورزان علم پدید نیامده است تا هر یک به دیگری بهره دهد و از دیگر بهره گیرد.
مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات درباره آثاری که تعامل فلسفه و علوم محض و فنی میتواند به همراه داشته باشد گفت: چنین تعاملی هر یک را توانمندتر خواهد ساخت و این توانمندی متقابلاً به دیگری انتقال مییابد. هریک بهتر و بیشتر چیستی و تواناییها و ناتوانیهای خود و طرف مقابل را درمییابد و به توانمندسازی خود میپردازد و به دیگری یاری میرساند. البته شرح جزئیات چگونگی و آثار این تعامل نیاز به مجال بیشتری دارد.
وی در پایان، به چگونگی راه یافتن فلسفه علم چگونه به دانشگاههای ایران اشاره کرد و گفت: در اواخر دهه 1330 تا آستانه پیروزی انقلاب چند کتاب و مقاله در زمینههای گوناگون فلسفه علم منتشر شد که شاید مهمترین آنها ترجمه کتاب «فلسفه علمی» فلیسین شاله از سوی دکتر یحیی مهدوی (انتشارات دانشگاه تهران) کتاب «فلسفه علوم» نوشته دکتر علیاکبر ترابی (انتشارات امیرکبیر، 1346) باشد.
اکرمی ادامه داد: تدریس این رشته در برخی از دانشگاهها نیز از جمله در دانشگاه اصفهان، در دانشسرای عالی و در دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف کنونی) به صورت درسی اختیاری برای دانشجویان مقطع لیسانس آغاز شد. روشنفکران و دانشجویانی که به چنین مباحثی علاقه داشتند میتوانستند آثاری را به فارسی و آثار بیشتری را به انگلیسی و برخی از زبانهای دیگر پیدا کنند، اما به هر حال در دوران پیش از انقلاب چنین درسی و چنین نوشتههایی فراگیری امروزین را نداشتند و رشتهای به این نام وجود نداشت. از سال 1358 به بعد بحث و کتاب و مقاله در این زمینه فزونی گرفت تا سرانجام در دهه هفتاد در تأسیس رسمی مقطع کارشناسی ارشد تجلی یافت که شرح جزئیات آن در این فرصت نمیگنجد.
کد خبر 1665990
نظر شما